اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

معق

نویسه گردانی: MʽQ
معق . [ م ُ ع ِق ق ] (ع ص ) مادیان باردار، لغتی است ردی . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
ماغ پیکر. [ پ َ / پ ِ ک َ ] (ص مرکب ) که پیکری چون ماغ دارد : برآمد زاغ رنگ و ماغ پیکریکی تیغ از ستیغ کوه قارن . منوچهری .و رجوع به ماغ شود...
سیم ماغ . [ م ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سیم بهبهانی . (آنندراج ). رجوع به سیم شود.
حسین آباد ماق یان . [ ح ُ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیلوار بخش کامیاران شهرستان سنندج . واقع در 12هزارگزی شمال باختر کامیاران و 2هزارگزی ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.