اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

معین الدین

نویسه گردانی: MʽYN ʼLDYN
معین الدین . [ م ُ نُدْ دی ] (اِخ ) ابن الوزیر فخرالدین از وزرای سلسله ٔ سلجوقی است و در اوایل وزارت او دولت آل سلجوق منقرض شد و سلطان تکش خوارزمشاه برسلطان طغرل چیره گردید. (از دستور الوزراء ص 222).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۴ ثانیه
معین الدین کاشانی . [ م ُ نُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) عالم ریاضی و نجوم و یکی از چهارتن است زیج الغبیگی را تنظیم کردند. (یادداشت به خط مرحوم ده...
معین الدین پروانه . [ م ُ نُدْ دی ن ِ پ َرْ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) رجوع به پروانه شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.