مغارة
نویسه گردانی:
MḠAR
مغارة. [ م ُ غارْ رَ ] (ع مص ) کم شدن شیر شتر. (تاج المصادر بیهقی ). کم گردیدن شیر ناقه . غرار.(منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || کمی در هر چیز. (منتهی الارب )(آنندراج ). || کم شیر شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || کاسد شدن بازار. (تاج المصادر بیهقی ). ناروا گردیدن بازار. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || به دهان خورش دادن قمری ، ماده ٔ خود را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
مغارة. [ م َ رَ / م ُ رَ ] (ع اِ) سوراخ در کوه . (مهذب الاسماء). غار. مغار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به ماده ٔ ق...
مقارة. [ م ُ قارْ رَ ] (ع مص ) با کسی قرار گرفتن . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ) (از اقرب الموارد). با هم آرام گرفتن . (منتهی الارب ) (...
مغاره . [ م َ رَ ] (ع اِ) غاری که در کوه باشد. (غیاث ). غار. (ناظم الاطباء). مغارة. کهف . غار. مغار. ج ، مغاور. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا): ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.