اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مغازة

نویسه گردانی: MḠAZ
مغازة. [ م ُ غازْ زَ ] (ع مص ) شتابی کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مبادرت کردن . (از اقرب الموارد). غاززته مغازة و غزازاً؛ مبادرت کردم او را و شتابی نمودم و پیش رفتم او را. (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
مغازه . [ م َزَ / زِ ] (اِ) مأخوذ از ترکی ، دکان بزرگ و ترکان این لفظ را از مگازن فرانسه گرفته و فرنگان از مخزن تازی اخذ کرده اند. (ناظم ا...
مغازه دار. [ م َ زَ / زِ ] (نف مرکب ) دارنده ٔ مغازه . دکان دار. آنکه صاحب مغازه است .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.