مغام
نویسه گردانی:
MḠAM
مغام . [ م َ ] (اِخ ) شهری است در اندلس و آن را مغامة نیز گویند و در آن معدن گل سرشوی است و از آنجا به سایر شهرهای مغرب برند. (از معجم البلدان ). از قرای طلیطله است . (الحلل السندسیة ج 2 ص 9).
واژه های همانند
۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
عالی مقام . [ م َ ] (ص مرکب ) عالیجاه . بلندمرتبت . آنکه مقام رفیع و بالا دارد : در سلک سایر خدام عالی مقام تنظیم گردید. (حبیب السیر ج 3 ص ...
قائم مقام . [ ءِ م َ ] (اِخ ) میرزاابوالقاسم فراهانی تهرانی ، از ادبای عهد فتحعلی شاه قاجار است . ادیبی فاضل ، منشی ای کامل ، شاعری ماهر، مترس...
مقام محمود. [ م ُ م ِ م َح ْ / م َ م ِ م َح ْ ] ۞ (اِخ ) نام مقامی است که آن حضرت (ص ) در شب معراج بدانجا رسیدند. (غیاث ) (آنندراج ) (ناظم ...
«تا در رمضان سنه ی ثمان و عشرین و ستمائه به حدود اخلاط مقام افتاد.» نفثةالمصدور ص 27 سطر3
مقام ابراهیم .[ م َ م ِ اِ ] (اِخ ) سنگی است که نشان پای حضرت ابراهیم بر آنجاست . (مهذب الاسماء). سنگی است نشان قدم ابراهیم علیه السلام ...
صادق قائم مقام . [ دِق ِ ءِ م َ ] (اِخ ) رجوع به محمدصادق قائم مقام شود.