گفتگو درباره واژه گزارش تخلف مغول نویسه گردانی: MḠWL مغول . [ م ُ ] (اِ) فردی از قوم مغول : همچنان کآنجا مغول حیله دان گفت می جویم کسی از مصریان .مولوی (مثنوی چ خاور ص 150). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه واژه معنی مقول مقول . [ م ِق ْ وَ ] (ع اِ) زبان . (دهار) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث ) (ناظم الاطباء)(از اقرب الموارد). || (ص ) رجل مقول ؛ مردی نیک سخن .... مقول مقول . [ م ُ ق َوْ وَ ] (ع ص ) بار بار گفته شده . مُقَوَّلَة و گویند کلام مقول وکلمة مقولة. (ناظم الاطباء). و رجوع به مقولة شود. مقوول مقوول . [ م َ ] (ع ص ) گفته شده . (منتهی الارب ). و رجوع به مقول شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود