گفتگو درباره واژه گزارش تخلف مفتری نویسه گردانی: MFTRY مفتری . [ م ُت َ را ] (ع ص ) دروغین . مجعول . بربافته : ای برترین مقام ملائک بر آسمان با منصب تو زیرترین پایه ٔ علاشعر آورم به حضرت عالیت زینهاربا وحی آسمان چه زند سحر مفتری . سعدی (کلیات چ مصفا ص 679).ورجوع به مفتریات شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه واژه معنی مفتری مفتری . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) دروغ گوینده بر کسی . بهتان و تهمت نهنده بر کسی . (از غیاث ) (از آنندراج ). دروغ بربافنده و بهتان زننده . تهمت نهنده و... مفتری همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: سونداگ sundāg (پارتی).****فانکو آدینات 09163657861 نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود