اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مفرد

نویسه گردانی: MFRD
مفرد. [ م ُ رِ ] (ع ص ) زن و گوسپند و جز آن که یک بچه آورده باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). به شتر اطلاق نشود زیرا که شتر جز یک بچه نیارد. (از اقرب الموارد). || کسی که تنها در کاری درآید و کسی که تنها کاری کند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). || آنکه یک رسول فرستد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || آنکه حج کند بی عمره . (مهذب الاسماء). و رجوع به اِفراد شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
مفرد. [ م ُ رَ ] (ع ص ) تنها. مجرد. (از ناظم الاطباء). تنها. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : چون کار خود امروز در این خانه بسازم مفرد بروم خانه...
مفرد. [ م ُ ف َرْ رَ ] (ع ص ) مهره ٔ به زر در رشته کشیده ٔ فصل یافته به شبه و جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مهره های زر به رشته کشیده ...
مفرد. [ م ُ ف َرْ رِ ] (ع ص ) فقیه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آنکه تفقه کند. (از اقرب الموارد). || کرانه گزین و گوشه گیر ازم...
این واژه عربی است و پارسی جایگزین، اینهاست: ایواگ ïvâg (پارتی: évag)، یوتاچ yutâc (سغدی) **** فانکو آدینات 09163657861
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: نامیواگ nâmivâg (نام + ایواگ از پارتی: évag: مفرد) **** فانکو آدینات 09163657861
مفرد قمی . [ م ُ رَ دِ ق ُ ] (اِخ ) از شاعران قرن یازدهم هجری بود که به خیاطی روزگار می گذاشته است . از اوست :خون بلبل را نه تنها در چمن گ...
حرف مفرد. [ ح َ ف ِ م ُ رَ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به حروف مفرده شود.
مفردِ طبایع. طبیعت. رجوع شود به طبائع.
مفرد همدانی . [ م ُ رَ دِ هََ م َ ] (اِخ ) از شاعران قرن یازدهم هجری و معاصر مؤلف تذکره ٔ نصرآبادی بوده است . از اوست :غافل مشو که عمر تو بر...
مفرد تبریزی . [ م ُ رَ دِ ت َ ] (اِخ ) ملامحمد علی بن محمد قلی بیک . از شعرای قرن یازدهم و مقیم اصفهان بوده است . از اوست :طره اش درد دل هر د...
« قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.