مفرد
نویسه گردانی:
MFRD
مفرد. [ م ُ ف َرْ رِ ] (ع ص ) فقیه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آنکه تفقه کند. (از اقرب الموارد). || کرانه گزین و گوشه گیر ازمردم جهت نگاه داشت امر و نهی خدای و منه طوبی للمفردین و سبق المفردون و هم المهتزون بذکر اﷲ تعالی . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). برخی گویند مفردون کسانی هستند که لِدات خود را کشتند وخویشتن را باقی گذاشتند و به یاد حق مشغولی یافتند.(کشاف اصطلاحات الفنون ). || آنکه خود باقی مانده و مال و لِدات او هلاک گشته باشد. (منتهی الارب ). کسی که اولاد و اقران وی هلاک شده باشند و خودش تنها مانده باشد. (از ناظم الاطباء). || راکب مفرد؛ سوار که با او جز شتر او نباشد. (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
این سه واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: فاتام یانس ایواگ fâtâm yâns ïvâg (فاتام از سغدی: fatam: اول + یانس. «اوستایی»: شخص + ایواگ: مفرد از پار...
دوم واژه ای پارسی و شخص و مفرد عربی است؛ و پارسی جایگزین، این است: دوم یانس ایواگ dovvom yâns ïvâg (یانس: شخص. «اوستایی» + ایواگ: مفرد. از پارتی evag)...