مقام 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        MQAM 
    
							
    
								
        مقام . [ م َ ] (اِخ ) از مضافات  بوشهر، و بیشتر از یک  فرسخ  در جنوب  بوشهر است . (فارسنامه ٔ ناصری ). بندری  در جنوب  ایران  که  محل  صید مروارید است . و رجوع  به  بندر مقام  شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        خوش مقام . [ خوَش ْ / خُش ْ م َ ] (اِخ ) دهی  است  از دهستان  سپاه  منصور شهرستان  بیجار واقع در 43 هزارگزی  جنوب  باختری  حسن آباد به  سوگند. کنار را...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قائم مقام . [ ءِ م َ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) نائب . جانشین . (ناظم  الاطباء). خلیفه . نائب  مناب  :  چون  طاهر وفات  یافت  ابوعلی  در مدینه  قائم مقام  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قائم مقام . [ ءِ م َ ] (اِخ ) میرزا عیسی  پدر میرزا ابوالقاسم  قائم مقام  مشهوربه  میرزا بزرگ  و از وزرای  فتحعلی شاه  قاجار است . ادیبی  بارع  و منشی...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: آفوس (سنسکریت: ābhus)***فانکو آدینات 09163657861
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        همتای پارسی این دو واژه ی عربی، این است: نَشیم والا (دری) ***فانکو آدینات 09163657861
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید 
اینجا کلیک کنید.
                    
										
 
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید 
اینجا کلیک کنید.
                    
										
 
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قایم مقام . [ی ِ م َ ] (اِ مرکب ) جانشین . رجوع  به  قائم مقام  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        بندر مقام . [ ب َ دَ رِ م ُ ] (اِخ ) بندر مرکز دهستان  بدوی  بخش  لنگه  است  که  در شهرستان  لار واقع است . و 1266 تن  سکنه  دارد. لنگرگاه  آن  برای  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عالی مقام . [ م َ ] (ص  مرکب ) عالیجاه . بلندمرتبت . آنکه  مقام  رفیع و بالا دارد :  در سلک  سایر خدام  عالی مقام  تنظیم  گردید. (حبیب  السیر ج  3 ص  ...