اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مقرری

نویسه گردانی: MQRRY
مقرری . [ م ُ ق َرْ رَ ] (ص نسبی ) منسوب به مقرر. رجوع به مقرر شود. || (اِ) نوعی مواجب . راتبه . راستاد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). در قدیم به معنی حقوق و مواجب و وظیفه بکار می رفته است . (ترمینولوژی حقوق ، تألیف جعفری لنگرودی ). قرارداد دائمی و همیشگی و مستمری و راتب . (ناظم الاطباء).
- مقرری اداری ؛ حقوق اصلی مستخدم رسمی را گویند. (ترمینولوژی حقوق ، تألیف جعفری لنگرودی ).
- مقرری خدمت ؛ حقوق اصلی مستخدم رسمی را گویند. (ترمینولوژی حقوق ، ایضاً).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
مقرری دار. [ م ُ ق َرْ رَ ] (نف مرکب ) گیرنده ٔ قرارداد همیشگی . (ناظم الاطباء). دارنده ٔ مقرری . آنکه صاحب مقرری است . و رجوع به مقرری شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.