مقولات . [ م َ ] (ع اِ) مقوله ها. (ناظم الاطباء). ج ِ مقولة. گفتارها. گفته ها. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
: خاک بر سر علمی باد که ازمقولات و منقولات چنین نتیجه ٔ مردمی بردهد. (منشآت خاقانی چ محمد روشن ص
103). از منقولات کلام اردشیر بابک و مقولات حکمت اوست که بسیار خون ریختن بود که از بسیار خون ریختن بازدارد. (مرزبان نامه چ قزوینی ص
18).
-
مقولات عشر ؛ (اصطلاح فلسفی ) یک جوهرو نه عرض ، پس افراد جوهر پنج است یکی جسم دوم هیولی سوم صورت چهارم نفس ناطقه پنجم عقل یعنی ملائکه . و نه عرض این است : اول کیف ، دوم کم ، سوم این ، چهارم متی ، پنجم اضافت ، ششم وضع، هفتم فعل ، هشتم انفعال ، نهم ملک . (غیاث ) (آنندراج ). جواهر و اعراض . قاطیغوریاس . قاطیقوریاس
۞ . اجناس عالیه .بخشی از منطق ارسطو، و عبارتند از : جوهر (عین )، کم ، کیف ، اضافه (مضاف )، این ، متی ، وضع (نصبه )، ملک (جده ، له ، ذو)، فعل (ان یفعل )، انفعال (ان ینفعل )
: زید
۞ طویل
۞ اسود
۞ ابن مالک
۞ فی بیته
۞ بالامس
۞ کان متکی
۞ فی یده سیف
۞ لواه
۞ فالتوی
۞ فهذه عشر مقولات سوی .
(یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
حکما جواهر واعراض دهگانه را «مقولات عشر» گویند. آنچه مشهور میان فلاسفه است ،مقولات برده قسم اند به حکم حصر عقلی . و این تقسیم و حصر عقلی را ارسطو پایه گذاری کرده است که نه مقوله ٔ عرض و یک مقوله ٔ جوهر باشد. (از فرهنگ علوم عقلی سیدجعفر سجادی ).