مقه
نویسه گردانی:
MQH
مقه . [ م ُق ْه ْ ] (ع ص ، اِ) ج ِ امقه . (اقرب الموارد). رجوع به امقه شود.
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
مقه . [ م َ ق َه ْ ] (ع مص ) سپید شدن سرمه جای از چشم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). سپیدشدگی سرمه جای از چشم . (ناظم الاطباء)....
مقة. [ م ِ ق َ ] (ع مص ) (از «وم ق ») دوست داشتن کسی را. وَمق . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). دوست داشتن . (آنندراج )...