ملاء
نویسه گردانی:
MLAʼ
ملاء. [ م ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مَلی ٔ. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (ازاقرب الموارد). رجوع به ملی ٔ شود. || ج ِ مَلاَّن و مَلاَّنة و ملأی [ م َ آ ] . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به ملاَّن شود.
واژه های همانند
۵۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
ده ملا. [ دِه ْ م ُل ْ لا ] (اِخ ) دهی است از دهستان احمدآباد بخش فریمان شهرستان مشهد. واقع در 42هزارگزی شمال باختری فریمان . دارای 105 تن ...
ده ملا. [ دِه ْ م ُل ْلا ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش هندیجان شهرستان خرمشهر است . این دهستان در جنوب رودزهره واقع و محصول آن غلات ...
ده ملا. [ دِه ْ م ُل ْ لا ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان زیراستاق بخش مرکزی شهرستان شاهرود. واقع در 24هزارگزی جنوب باختری شاهرود دارای 1750 تن...
باغ ملا.[ م ُل لا ] (اِخ ) دهی است از دهستان قلعه تل بخش جانکی گرمسیر شهرستان اهواز که در 18 هزارگزی شمال باختری باغ ملک و 7 هزارگزی ...
باغ ملا. [ م ُل ْ لا ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان بوشهر که در 6 هزارگزی جنوب بوشهر بر کنار راه شوسه ٔ شیراز به بندر ...
باغ ملا. [ م ُل ْ لا ] (اِخ ) دهی است از دهستان درآگاه بخش سعادت آباد شهرستان بندرعباس که در 98 هزارگزی شمال باختری حاجی آباد بر سر راه م...
ابن ملا. [ اِ ن ُ م ُل ْ لا ] (اِخ ) رجوع به ابن منلا شود.
احمد ملا. [ اَ م َ م ُل ْلا ] (اِخ ) رجوع به ملاجیون شود. (معجم المطبوعات ).
چاه ملا. [ م ُل ْ لا ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد «از مزارع میان ولایت حول و حوش شهر مشهد مقدس است که از آب قنات مشروب میشود و هوایی...
چیزی را که چند دزد در نظر دارند از کسی بربایند و برای این کار حواس او را با دعوای ظاهری بین خودشان پرت میکنند و در این بین کسی دیگری که با دزدان همک...