اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ملاحی

نویسه گردانی: MLAḤY
ملاحی . [ م َل ْ لا ] (ص نسبی ) منسوب به ملاح . مربوط به ملاح . و رجوع به ملاح شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
ملاحی . [ م َل ْ لا ] (حامص ) شغل و عمل ملاح : وایشان ملاحی دانستند و در آب بیامدندی به تاختن ... (مجمل التواریخ و القصص ص 107). و رجوع ...
ملاحی . [ م ُ حی ی / م ُل ْ لا حی ی ] ۞ (ع اِ) انگور سپید.(مهذب الاسماء) (دهار). نوعی از انگور سپید دراز. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از ا...
ملاهی . [ م َ ] (ع اِ) آلات بازی . (منتهی الارب ). ج ِ مِلهی ̍ و مِلهات . آلات و ادوات لهو و لعب .(ناظم الاطباء). ج ِ مِلهی ̍. (از اقرب الموارد)...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.