اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ملامح

نویسه گردانی: MLAMḤ
ملامح . [ م َ م ِ ] (ع اِ) مَشابِه . (از اقرب الموارد) (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). همانندها. مانندها. رجوع به مشابه شود. || ج ِ لمحة، به معنی خوبی و حسن روی که آشکار گردد. (آنندراج ) (از منتهی الارب ). آنچه آشکار گردد از خوبیهای چهره و زشتیهای آن . و این کلمه جمع لمحة است از غیر لفظ خودش و گویند: «فی فلان لمحة من ابیه و ملامح من ابیه »؛ ای مَشابِه . (ازاقرب الموارد). چگونگیها در روی ، که از حالی از حالات درونی حکایت کند ۞ چون آرامش و اندوه و شادی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- ملامح آدمی ؛ محاسن و مساوی او. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
ملامة. [ م َ م َ ] (ع مص ) نکوهیدن . (دهار) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به ملامت شود. || (اِمص ) نکوهش . ج ، مَلا...
ملأمة. [ م َ ءَ م َ ] (ع مص ) ناکس و فرومایه گردیدن و زفت گشتن . لُؤم . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ملأمة. [ م ُ ءَ م َ ] (ع مص ) سازواری کردن و صلح کردن میان قوم . (ناظم الاطباء). و رجوع به ماده ٔ قبل شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.