اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ملایمت

نویسه گردانی: MLAYMT
ملایمت . [ م ُ ی َ / ی ِ م َ ] (از ع ، اِمص ) ۞ سازواری . (غیاث ). مأخوذ از تازی ، موافقت و سازواری . (ناظم الاطباء). ملائمة. و رجوع به ملائمة شود. || مجازاً به معنی نرمی . (غیاث ). خوشی و خوبی و نرمی .
- باملایمت ؛ بانرمی و باآهستگی و با درنگ و آرام .
|| مدارا ونزاکت و لطافت و زیبایی و شیرین کاری و ملاطفت و مروت و خوش رویی .
- ملایمت کردن ؛ انسانیت و مردمی کردن و مهربانی نمودن و شیرین زبانی و نرمی کردن .
|| دست آموزی و فرمان برداری و آرامی . (ناظم الاطباء). || دو چیز را فراهم آوردن . (غیاث ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: نمرو namru (سغدی)***فانکو آدینات 09163657861
ملایمت اثر. [ م ُ ی َ / ی ِ م َ اَ ث َ ] (ص مرکب ) آنکه اثری ملایم دارد. نرم رفتار. خوش رفتار : ز سازگاری اهل ملایمت اثرش به عذرخواهی رگ رفته...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.