اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ملک

نویسه گردانی: MLK
ملک . [ م ُ / م ِ / م َ ] (ع مص ) خداوند شدن . (تاج المصادر بیهقی ). خداوند چیزی شدن . (ترجمان القرآن ). ملک خود گردانیدن و فراگرفتن چیزی را به اختیار خود. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). به قدرت و استبداددر اختیار خود گرفتن چیزی را. ملکة. مملکة. (از اقرب الموارد). || سیر کردن آب کسی را. و گویند: ملکنا الماء. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد)(از ناظم الاطباء). || به زنی آوردن . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد): ملک فلان المراءة ملکا؛ به ازدواج خود درآوردفلان ، زن را. (از اقرب الموارد). || (اِ) آب . و گویند: لیس لهم ملک ؛ نیست آنها را آبی . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || بندگی . و گویند: طال ملکه ؛ یعنی به طول انجامید بندگی او. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). بندگی . (آنندراج ). || اعطانی من ملکه ؛ یعنی داد مرا از آنچه بر آن قادر و متصرف بود. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || ملک الطریق ؛ میانه ٔ راه یا حد وپایان آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || آنچه در قبضه ٔ تصرف باشد. و گویند: هذا ملک یمینی ؛ این ملک رقبه ٔ من است . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). هذا الشی ٔ ملک یمینی ؛ این چیز در قبضه ٔ تصرف من است . (ناظم الاطباء) :
گرچه سخن ملک یمین من است
ملک سخن زیر نگین من است .
خواجوی کرمانی (روضة الانوار چ کوهی کرمانی ص 18).
خاتم جمشید نگین تو شد
روی زمین ملک یمین تو شد.

خواجوی کرمانی (ایضاً ص 50).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۸۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
ملک مروت . [ م َ ل ِ م ُ رُوْ وَ ] (ص مرکب ) که مروت شاهان دارد. چون ملوک در جوانمردی و بخشندگی : آن هم ملک مروت و هم نامور ملک وآن هم خد...
ملک مشرب . [ م َ ل َ م َ رَ ] (ص مرکب ) فرشته خو. فرشته خصال . نیک خو. نیک نهاد : مدح ملک مشرق بهرامشه مسعودآن بدر فلک رتبت وآن ماه ملک مشرب ...
ملک کندی . [ م َ ل ِ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان گاودول است که در بخش مرکزی شهرستان مراغه واقع است و 6366 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیای...
ملک کیان . [ م َ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان مهرانرود است که در بخش بستان آباد شهرستان تبریز واقع است و 316 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی...
ملک گشای . [ م ُ گ ُ ] (نف مرکب ) گشاینده ٔ ملک .کشورگشای . فتح کننده ٔ کشور. فاتح مملکت : خلف دیده ٔ سلغر ملک دولت و دین فلک آیت رحمت ملک م...
ملک گوهر. [ م َ ل ِ گ َ / گُو هََ ] (ص مرکب ) ملک نژاد. پادشاه زاده . از گوهر پادشاه : همه گفتند شاه بهرام است که ملک گوهر و ملک نام است .نظامی...
ملک قضات . [ م َ ل َ ق ُض ْ ضا ] (اِخ ) دهی از دهستان دیزمار باختری است که در بخش ورزقان شهرستان اهر واقع است و 181 تن سکنه دارد. (از فرهنگ...
ملک قلعه . [ م َ ل ِ ق َ ع ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان قمرود است که در بخش مرکزی شهرستان قم واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ...
ملک قمی . [ م َل ِ ک ِ ق ُ ] (اِخ ) ملک الشعرای پایتخت سلطان ابراهیم عادل شاه تخت نشین بیجاپور. او دختر خود را به ظهوری داده بود. (غیاث ) (آ...
زرین ملک اثر محمدعلی نقیب الممالک در دوران حکومت ناصرالدین شاه به دلیل ویژگی‌های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی داستان جان دیگری گرفت و آثار ادبی برجسته‌ای ...
« قبلی ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۲۹ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.