اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ملهم

نویسه گردانی: MLHM
ملهم . [ م ِ هََ ] (ع ص ) رجل ملهم ؛ مرد بسیارخوار. (منتهی الارب ). مرد پرخوار. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۸ ثانیه
ملحم . [ م ُ ل َح ْ ح ِ ] (ع ص ) که گوشت آورد. که گوشت رویاند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). آنچه به سبب تجفیف لطیف و تعدیل مزاج ، خونی ...
ملحم . [ م َ ح َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش سلماس است که در شهرستان خوی واقع است و 440 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4...
ملحم در. [ م َ ح َ دَ ] (اِخ ) دهی از دهستان سربند پایین است که در بخش سربند شهرستان اراک واقع است و 291 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی...
ملحم لو. [ م َ ح َ ] (اِخ ) دهی از دهستان آجرلوست که در بخش مرکزی شهرستان مراغه واقع است و 128 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.