اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ملی

نویسه گردانی: MLY
ملی . [ م َ ] (ع ص ) مخفف مَلی ٔ. توانگر. بادستگاه . (فرهنگ نوادر لغات کلیات شمس چ فروزانفر). قادر. مالدار. باتمکن :
چون که نباشی به کار ایزد حق
همچو به کار فلان ولی و ملی .

ناصرخسرو (دیوان ص 444).


بوعلی از اشرف و اشرف ز تو نازد به حشر
پیش مختار و علی آن شاه کافی و ملی .

سوزنی .


باغ و گلستان ملی اشکوفه می کردند دی
زیراک برریق از پگه خوردند خماران ما.

مولوی (از نوادر لغات کلیات شمس چ فروزانفر).


کاهلم چون آفریدی ای ملی
روزیم ده هم ز راه کاهلی .

مولوی .


یا به علم نقل کم بودی ملی
علم وحی دل ربودی از ولی .

مولوی (مثنوی چ نیکلسن دفتر 4 ص 361).


چند بهرامت خروشان با فقیر و با ملی
چند کیوانت ستیزان با بخیل و با جواد.

حاوی (حدیقه ٔ امان اللهی چ خیام پور ص 199).


|| پر.ممتلی :
کعبه ٔ جاه تو ملی و وفی است
به قضای حوائج جمهور.

مسعودسعد.


|| فراوان . بسیار :
با گشت زمان نیست مرا تنگدلی
کایزد به یکی داد جهان سخت ملی .

ناصرخسرو.


|| توانا. جلد. چابک :
ای به خطاها بصیر و جلد و ملی
نایدت از کار خویش خود خجلی .

ناصرخسرو (دیوان چ دانشگاه ص 286).


عاجز چونی ز خیر و حق و صواب
ای به خطاها بصیر و جلد و ملی .

ناصرخسرو (ایضاً ص 287).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
باغ ملی . [ غ ِ م ِل ْ لی ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نامی که به گردشگاههای عمومی مراکز شهرها که معمولاً توسط شهرداری ها تأسیس و اداره میشود د...
باغ ملی . [ غ ِ م ِل ْ لی ] (اِخ ) نام باغی که در محل قدیم میدان مشق در مرکز تهران تأسیس یافت و گردش گاه عمومی بود. اما در سالهای اخیر...
غرور به حالت احساسی گفته می‌شود که در آن شخص برای خود ارزش بسیار زیادی قائل است و در مقابل تواضع و نیستی بکار می‌رود. فکر اینکه شخص از همه کس و همه ...
هویت ملی : اصل واساس هر ملت. شناسه هر ملت. ریشه وپایه هر ملت. نام و نشان یک ملت
کولم ملی . [ ل َ م َ ] (اِخ ) ۞ ناحیه ای است از هند بر ساحل دریا ۞ و کشتیها از مسقط و عمان به سوی بلاد هند حرکت و قصد کولم ملی کنند و بین ...
این دو واژه عربی است و پارسی آن این است: آپیودان (آپیود از سنسکریت: اَبهیودَیَ= نفع ععمومی + «ان»)
سردار ملی . [ س َ رِ م ِل ْ لی ] (اِخ ) لقبی است که به ستارخان داده اند. رجوع به ستارخان شود.
جبهه ٔ ملی . [ ج َ هََ / هَِ ی ِ م ِل ْ لی ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گروه و دسته ٔ سیاسی که از چندین حزب مختلف العقیده که در یک موضوع سیاسی...
شورای ملی . [ ی ِ م ِل ْ لی ] (اِخ )(مجلس ...) رجوع به مجلس شورای ملی و پارلمان شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۴ ۳ ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
مصطفی فرخفال
۱۳۹۲/۰۲/۲۰ Iran
0
0

پدر و مادرش ولى بودند
هر دو در صدق و دین ملى بودند


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.