ممعط
نویسه گردانی:
MMʽṬ
ممعط. [ م ُ م َع ْ ع ِ ] (ع ص ) نیک دراز. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بسیار دراز. (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
ممات .[ م َ ] (ع مص ، اِمص ) مرگ . (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء) ۞ (آنندراج ). مردن . نماندن . فوت . بمردن . (تاج المصادر بیهقی ). موت . (اقرب ال...
ممات . [ م ُ ] (ع ص ) مرده و متروک و منسوخ . (ناظم الاطباء). مهجور. مهجورة. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا): متروک ، لخم وجه فلان ... قال ابن در...
روح ممات . [ ح ِ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) جوهری است که با خروج آن موجود زنده فانی شده و بمیرد و آن مقابل روح حیات است که بوسیله ٔ...