گفتگو درباره واژه گزارش تخلف مملکة نویسه گردانی: MMLK مملکة. [ م َ ل ِ / ل ُ ک َ ] (ع اِ) فر و دبدبه ٔ پادشاهی . (ناظم الاطباء). || موضع پادشاه یامواضعی که در ملک پادشاه باشد. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || میانه ٔ کشور ۞ . ج ، ممالک ، ممالیک . (ناظم الاطباء). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه واژه معنی مملکة مملکة. [ م َ ل َ / ل ِ / ل ُ ک َ ] (ع مص ) ملک خود گردانیدن چیزی را و فراگرفتن به اختیار خود. (از منتهی الارب ). مَلک . مِلک . مُلک . (از ناظم ... مملکة مملکة. [ م َ ل ُ / ل ِ ک َ ] (ع ص ) بنده ای که پدر و مادر وی بنده نباشد. یقال : هو عبد مملکة. (ناظم الاطباء). مقابل عبد قن . (یادداشت مرحوم د... پادشاهی میشان مملکة میسان نخستین آشنایی علمی باستان شناسان با پادشاهی میسان یا میشان مربوط به سال ۱۸۱۱ میلادی و بر اثر کشف سکههایی به زبان یونانی بود. آنچه در این سکّهها نظر ... مملکه مملکه . [ م َ ل َ / ل ِ ک َ / ک ِ ] (از ع ، اِ) مملکة. مملکت . پادشاهی .- مملکه پرور ؛ پرورنده ٔ مملکت : احکام کسروی نشنیدی که در سمرعدلش ز عقل... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود