گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ممهور نویسه گردانی: MMHWR ممهور. [ م َ ] (ع ص ) ۞ مهرشده و امضاشده . (ناظم الاطباء). مختوم . مهربرنهاده . (یادداشت مرحوم دهخدا). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه واژه معنی ممهو ر این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. سجاد ممهوری نیشابوری ۱۳۸۹/۰۹/۱۷ 0 0 با سلام.همونطور که فامیلی بنده ممهوری هست و طی تحقیقاتی که کردم ،به این نتیجه رسیدم که در زمان قدیم " بانک" که هنوز وجود نداشته و امور بانکی یا شاید مشابه به این کارا رو اشخاصی انجام میدادند از جمله وام ،و سرمایه گذاری در کاری و .... که برای اعتبار بخشیدن به این امور از مهر استفاده میکردند و سندی ممهور به مهر رو به جای ضمانت به شخص میدادند،که اکثر این افراد از مالکین اراضی کشاورزی بودند و به خرید و فروش محصولات کشاورزی مشغول بودند که به این افراد لقب ممهوری رو میدهند ، البته این نظر من هستش .شما چه نظری دارید؟ hani ۱۳۹۵/۱۱/۲۰ 0 2 مهر شده.امضاشده برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود