مناقشه
نویسه گردانی:
MNAQŠH
مناقشه . [ م ُ ق َ / ق ِ ش َ / ش ِ ] (از ع ، اِمص ) سختی با کسی در کاری . (ناظم الاطباء). سختگیری . مناقشت . مناقشة : مناقشه ٔشتر در صلاح طلبی چنانکه رفت در میان نهاد. (مرزبان نامه چ قزوینی ص 253). دوم بخل و مناقشه با ایشان در اموال . (اخلاق ناصری ). رجوع به مناقشة. و مناقشت شود.
- مناقشه کردن ؛ سختگیری کردن : با او در حساب مناقشه کند و در عفو مضایقه . (اخلاق ناصری ). || ستیزگی و خصومت . نزاع و بحث . (از ناظم الاطباء) : طلب نفایسی که موجب مناقشه و منازعت بود. (اخلاق ناصری ).
- امثال :
در مثل مناقشه نیست ، نظیر: مثل عین ممثل نیست . بلاتشبیه . دور از جناب . خطاب قرینه ٔ استثناست . حاشا عن السامعین . (امثال و حکم ج 2 ص 796).
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
تضاد, کشمکش, برخورد, نبرد, مغایرت، بحث و جدل، جر و بحث, زد و خورد جزیی
درگیری فیزیکی یا گفتگوهای تند، با صدای بلند، متناقض، دشمنانه و گاهی خشونت آمیز در باره ی یک موضوع یا یک خواسته برای به دست آوردن چیزی یا نگهداری آن می...
در مثل جای بحث و کشمکش نیست. به عبارت دیگر میتوان گفت با اینکه ممکن است مثلی که استفاده میکنم چندان ربط مستقیمی به بحث ما نداشته باشد ولی این مثل میتو...
مناقشة. [ م ُ ق َ ش َ ] (ع مص ) با کسی به استقصا شمار کردن . (تاج المصادر بیهقی ). باریکی کردن در حساب . (منتهی الارب ) (آنندراج ). باریکی نمود...