اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

منحوض

نویسه گردانی: MNḤWḌ
منحوض . [ م َ ] (ع ص ) گوشت رفته و لاغر و گوشت آکنده ، از اضداد است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). کم گوشت و فراوان گوشت . از اضداد است . (از محیطالمحیط) (از اقرب الموارد). || سنان باریک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از محیطالمحیط) (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
منحوز. [ م َ ] (ع ص ) شتر سرفنده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). شتر گرفتار بیماری نحاز. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به نحاز شود.
منحوز. ۞ [ م ُ ح َ وِ ] (ع ص ) از خانمان به جای دیگر رونده . (آنندراج ). برگشته و به جای دیگر رفته . (ناظم الاطباء).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.