اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

منقبة

نویسه گردانی: MNQB
منقبة. [ م ِ ق َ ب َ ] (ع اِ) نیش بیطار که بدان آب گشاید از ناف ستور. (یادداشت مرحوم دهخدا). ابزاری که بیطار بدان سوراخ کند. (از ذیل اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
منقبة. [ م َ ق َ ب َ ] (ع اِ) مایه ٔ ناز و بزرگی و آنچه بدان نازند.(منتهی الارب ) (از آنندراج ). مایه ٔ ناز و بزرگی و مفخرت و آنچه بدان نازند...
منقبه . [ م َق َ ب َ / ب ِ ] (از ع ، اِ) منقبة. منقبت : به گاه منقبه چون خانه ٔ براهیم است به وقت مظلمه چون قبه ٔ سلیمان است .عبدالواسع جبل...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.