منهد
نویسه گردانی:
MNHD
منهد. [ م ُ هََ دد ] (ع ص ) کوه شکسته و ویران شده از زلزله . (ناظم الاطباء).
- منهد گشتن ؛ متزلزل و ویران شدن : تدارک اموری که نظام آن مبدد شده است و ارکان آن منهد گشته . (جهانگشای جوینی ).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
منهد. [ م ُ ن َهَْ هَِ ](ع ص ) امراءة منهد؛ زن بلند و برآمده پستان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).