موثیة
نویسه گردانی:
MWṮY
موثیة. [ م َثی ی َ ] (ع ص ) دست معیوب کرده بی شکستگی استخوان و کفیده . (منتهی الارب ). دست پیچ خورده بدون شکستگی استخوان . (ناظم الاطباء). رجوع به موثوة و موثوءة شود.
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۰ ثانیه
موصیة. [ ی َ ] (ع ص ) مؤنث موصی . زنی که وصیت می کند. (ناظم الاطباء).
مؤسیة. [ م ُءَس ْ سی ] (ع ص ) مؤنث مؤسی . رجوع به مؤسی شود.
زال مو سیه . [ ل ِ ی َه ْ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بمعنی زال مستحاضه است که کنایه از دنیا باشد. (برهان قاطع) (آنندراج ). || کنایه از فلک ...