گفتگو درباره واژه گزارش تخلف مؤذ نویسه گردانی: MWḎ مؤذ. ۞ [ م ُءْ ذِن ْ ] (ع ص ) رنجاننده و فی الحدیث : کل مؤذ فی النار. (لسان العرب ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه واژه معنی موز موز. [ م َ / م ُ ] ۞ (ع اِ) ۞ میوه ای گرمسیری است و در مصر و یمن و هندوستان و فلسطین بسیار می باشد ودرخت آن یک سال بیشتر بار ندهد و هر س... موز موز. (اِخ ) ۞ نام هر یک از نه ربةالنوع موسیقی یونان باستان . (یادداشت مؤلف ). موزها ۞ نه ربةالنوع بودند که هر یک صنعتی را مانند شعر و... موز موز. (اِخ ) نام کوهی در مازندران است و آن را ماز نیز گویند. (از انجمن آرا) (از آنندراج ). کوه البرز کوه عظیم است و کوههای فراوان پیوسته چ... موز موز. [ م ُ ] (اِخ ) ۞ مُز. رودی در اروپای غربی که از شمال شرقی فرانسه سرچشمه می گیرد و حدود 890 هزار گز طول دارد و از بلژیک و هلند می گذرد ... موز موز گیاهی است علفی که مانند درختچه است . برگهای آن بسیار بزرگ و پهن و گاهی تا 2 متر می رسد . گلهیا آن مجتمع و بصورت سنبله است میوه آن ابتدا سبز و بعد ... تین موز تین موز. [ ت َ م ُ ] (اِخ ) ۞ شهر و بندری در انگلستان است که بر کنار تین ۞ واقع است و 66500 تن سکنه دارد و از نقاط تجاری زغال است و حما... آدم مار موز این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. موز میوز الهه ها ایزد بانوهای شعر و موسیقی در اساطیر یونانی دختران زئوس، خدای خدایان، میوز نامیده میشدند. در افسانههای اولیه آنها ۹ خواهر با یک اندیشه، روح و دل بودند و همه میوز نامیده میشد... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود