اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مؤری

نویسه گردانی: MWRY
مؤری . [ م ُ ءَرْ ری ] (ع ص ) نعت فاعلی از تأریة. سازنده ٔ آریه یعنی اخیه برای چهارپایان . آنکه اخیه می سازد برای چهارپایان . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || سازنده ٔ آتشدان برای آتش . (از منتهی الارب ). || برافروزنده و بسیار مشتعل سازنده ٔ آتش . (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || ثابت گرداننده و استوارسازنده ٔ چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
خط چشم موری . [ خ َطْ طِ چ َ / چ ِ م ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خط بسیار خرد و باریک . (آنندراج ) : ترشرویی از مه خط چشم موری می کشم توتیای غو...
کلاته موری . [ ک َ ت ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان تبادکان است که در بخش حومه ٔ شهرستان مشهد واقع است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.