اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

موسی

نویسه گردانی: MWSY
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن سلیمان جوزجانی فقیه حنفی ، اصل او از جوزجان بلخ خراسان بود و در شهر بغداد علم فقه خواند و معروف شد. مأمون شغل قضا را بدو پیشنهاد کرد و او نپذیرفت . از آثار اوست : 1 - سیرالصغر. 2 - الصلاة. 3 - الرهن . 4 - نوادرالفتاوی . اوپس از سال 200 هَ . ق . درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۷۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
موسی . [ سا ] (ع اِ) استره . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (نصاب الصبیان ). ج ، مواسی (مؤنث و گاهی مذکر آید). (ناظم الاطباء). حلاق . تیغ. تیغ دل...
موسی . [ سا ] (اِخ ) پیغمبر بنی اسرائیل . رجوع به موسی بن عمران شود.
موسی . [ سا ] (اِخ ) رجوع به موسی بن جعفر شود.
موسی . [ سا ] (اِخ ) نام ایل کرداز طوایف پشتکوه . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 71).
موسی . [ سا ] (اِخ ) دهی است از دهستان گورگ بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد واقع در 46 هزارگزی جنوب مهاباد با 109 تن سکنه . آب آن از رودخانه و ر...
موسی .[ سا ] (اِخ ) دهی است از دهستان جلال وند بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع در 50 هزارگزی جنوب کرمانشاه با 280 تن سکنه . آب آن از رود...
موسی . [ سی ی ] (ص نسبی ) منسوب به موسی ̍. (منتهی الارب ). ج ، موسَون َ، موسون َ. (ناظم الاطباء).
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن ابوالفضل یونس بن محمدبن منعة ملقب به کمال الدین و مکنی به ابوالفتح (551-639 هَ . ق .) فقیه شافعی ، در موصل علم فق...
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن ابوالمعالی بن موسی بن نجاد، معروف به ابن نجاد، از پیشوایان اباضیه در عمان بود. در سال 549 هَ . ق . بر او بیعت کردند...
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن ابی عفان ، مکنی به ابوفارس ملقب به المتوکل علی اﷲ بیست و یکمین از امرای بنی مرین در مراکش (در سال 786 هَ . ق .). ...
« قبلی صفحه ۱ از ۱۸ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.