اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

موسی

نویسه گردانی: MWSY
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن میمون بن عبداﷲ قرطبی اندلسی اسرائیلی ، مکنی به ابوعمران (529-601 هَ . ق .). یهودیان به زبان خود او را (ابی موشه بن میمن ) و ملقب به (موشه هرمان ) یعنی موسی زمان خود یا (ناجید)یعنی رئیس ملت می خواندند. وی در قرطبه به دنیا آمد.پدرش قاضی کنیسه ٔ یهود بود. آن گاه که موحدین ، قرطبه را تصرف و یهود و نصاری را از آنجا بیرون می کردند، ابن میمون با پدرش ظاهراً اسلام آوردند تا وسیله ٔ مهاجرت خانواده ٔ او به فاس فراهم گردید و بدانجا رفتند واز آنجا به فلسطین و عکا و بیت المقدس عزیمت نمودند و بالاخره او در فسطاط اقامت گزید و ابتدا به تحصیل طب پرداخت و در این فن شهرت یافت و با بیسانی وزیر صلاح الدین آشنا شد و به وسیله ٔ او منصب طبابت خاص سلطان یافت . ابن میمون در مصر درگذشت و جنازه اش را به فلسطین برده در طبریه به خاک سپردند و هنوز قبر او برجاست . وی کتبی چند به زبان عربی در فلسفه و طب دارد و کتابهای فلسفی او که به لاتین ترجمه شده برای بزرگان فلسفه ٔ قرون وسطی در اروپا مانند البرت کبیر و دلکوت سرمشق بود. مهمترین کتاب او «دلالةالحائرین » است که بین عقاید فلاسفه مخصوصاً ابن سینا و فارابی و ارسطو و اعتقادات مذهبی و عبارات مشتبه کتاب مقدس جمع کرده و این کتاب به عبری و لاتین و فرانسه ترجمه شده است بعضی این کتاب را نپسندیدند و آن را «ضلالةالحائرین » نامیدند. دیگر از کتابهای او «فصول موسی » است در طب و رساله ای در تقویم یهود، و مقاله ای در صناعت منطق . چندکتاب دینی نیز دارد و کتاب تلمود (احادیث یهودی ) رامانند کتاب های اسلامی به ترتیب فصول و موضوعات مرتب کرده و احکام و شرایع آنان را مانند کتب اسلامی منظم و مرتب نوشته است . (از دایرة المعارف اسلامی ). از مفسران و فلاسفه ٔ نامی یهود بود و کتاب دلالةالحائرین او حاوی خلاصه ٔ فلسفه ٔ یهود از قدیم الایام تا روزگار وی می باشد و او آن را به شیوه ٔ فلسفه ٔ مشایی نوشته از این رو در فلسفه ٔ بعدی یهود و نیز در فلسفه ٔ اهل مدرسه ٔ قرن 13 سخت اثر گذاشته است . (از یادداشت مؤلف ). ورجوع به تاریخ الحکماء قفطی ص 317 و اعلام زرکلی و تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی ص 176 و 187 و قاموس الاعلام ترکی و فلسفه های بزرگ ترجمه ٔ احمد آرام ص 62 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۷۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
موسی . [ سا ] (ع اِ) استره . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (نصاب الصبیان ). ج ، مواسی (مؤنث و گاهی مذکر آید). (ناظم الاطباء). حلاق . تیغ. تیغ دل...
موسی . [ سا ] (اِخ ) پیغمبر بنی اسرائیل . رجوع به موسی بن عمران شود.
موسی . [ سا ] (اِخ ) رجوع به موسی بن جعفر شود.
موسی . [ سا ] (اِخ ) نام ایل کرداز طوایف پشتکوه . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 71).
موسی . [ سا ] (اِخ ) دهی است از دهستان گورگ بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد واقع در 46 هزارگزی جنوب مهاباد با 109 تن سکنه . آب آن از رودخانه و ر...
موسی .[ سا ] (اِخ ) دهی است از دهستان جلال وند بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع در 50 هزارگزی جنوب کرمانشاه با 280 تن سکنه . آب آن از رود...
موسی . [ سی ی ] (ص نسبی ) منسوب به موسی ̍. (منتهی الارب ). ج ، موسَون َ، موسون َ. (ناظم الاطباء).
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن ابوالفضل یونس بن محمدبن منعة ملقب به کمال الدین و مکنی به ابوالفتح (551-639 هَ . ق .) فقیه شافعی ، در موصل علم فق...
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن ابوالمعالی بن موسی بن نجاد، معروف به ابن نجاد، از پیشوایان اباضیه در عمان بود. در سال 549 هَ . ق . بر او بیعت کردند...
موسی . [ سا ] (اِخ ) ابن ابی عفان ، مکنی به ابوفارس ملقب به المتوکل علی اﷲ بیست و یکمین از امرای بنی مرین در مراکش (در سال 786 هَ . ق .). ...
« قبلی صفحه ۱ از ۱۸ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.