اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مه چهره

نویسه گردانی: MH CHRH
مه چهره . [ م َه ْ چ ِ رَ / رِ ] (ص مرکب ) ماه چهره . با رخساری چون ماه . زیباروی :
بدو گفتم که ای مه چهره مگذار
که از گلزار تو ریحان برآید.

عطار.


بگیر طره ٔ مه چهره ای و قصه مخوان
که سعد و نحس ز ۞ تأثیر زهره و زحل است .

حافظ.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.