مهراء
نویسه گردانی:
MHRʼʼ
مهراء. [ م ُ هََ رْ رَءْ ] (ع ص ) نعت است از تهرئة. گوشت نیک پخته . (منتهی الارب ). گوشت بریان کرده . (مهذب الاسماء). رجوع به مهرا و رجوع به تهرئة شود.
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
مهرا. [ م ُ هََ رْ را ] (از ع ، ص ) مُهَرَّاء. نعت مفعولی از مصدر تهرئة به معنی نیک پختن گوشت و جز آن . (منتهی الارب ). نیک پخته و مضمحل گردی...
مهرا. [ م ِ ] (اِخ ) نام والی کابل است که رستم از دختر او تولد یافت . (برهان ) (جهانگیری ). اما صحیح کلمه مهراب است . رجوع به مهراب شود.
مهرا. [ ] (اِخ ) شهرکی است به ناحیت پارس از حدود گور، بسیارنعمت و آبادان و با آبهای روان . (حدود العالم چ دانشگاه ص 132).
مهرا جهانگیر ایرانی (Mehera J. Irani) در 7 ژانویه 1907 میلادی در "سوکار" (Sukkar) که امروز جزء پاکستان می باشد به دنیا آمد. او کوچکترین دختر خانواده ب...
مهرع . [ م ُ رِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از اهراع . لرزنده از خشم یا از ضعف و یا از ترس و تب . (از منتهی الارب ). رجوع به اهراع شود. || (اِ) شی...