اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مهر شکستن

نویسه گردانی: MHR ŠKSTN
مهر شکستن . [ م ُ ش ِ ک َ ت َ ] (مص مرکب )مهر برداشتن . باز کردن و گشودن چنانکه سر نامه یا سر خم و غیره . فک . فکاک . (ترجمان القرآن ) :
آن شرابی که ز کافور مزاج است در او
مهر بشکسته ۞ بر آن پاک و گوارنده شراب .

ناصرخسرو.


|| دوشیزگی بردن . مهر برداشتن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.