اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مهرمة

نویسه گردانی: MHRM
مهرمة. [ م َ رَ م َ ] (ع مص ) سخت پیر و کلان گردیدن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). مهرم . هرم . || (اِ) پیری و سبب پیری . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
محرمة. [ م ُ ح َرْ رِ م َ ] (ع ص ) مؤنث مُحَرِّم . رجوع به محرم شود.
محرمة. [ م ُ ح َرْ رَ م َ ] (ع ص ) مؤنث مُحَرَّم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به مُحَرَّم شود. || ماده شتری که ریاضت وی تمام نش...
محرمة. [ م َ رَ م َ / م َ رُ م َ ](ع اِ) آنچه شکستن آن روا نباشد. ج ، مَحرمات ، مَحارِم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || زن . زوجه . (ناظم ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.