اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مهر ورزیدن

نویسه گردانی: MHR WRZYDN
مهر ورزیدن . [ م ِ وَ دَ ] (مص مرکب ) دوستی کردن . محبت کردن . عاشق بودن . عشق باختن . عشق ورزیدن :
کمتر از ذره نه ای پست مشو مهر بورز
تا به خلوتگه خورشید رسی چرخ زنان .

حافظ.


مهر می ورزم و امید که این فن شریف
چون هنرهای دگر موجب حرمان نشود.

حافظ.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.