اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مهشور

نویسه گردانی: MHŠWR
مهشور. [ م َ ] (ع ص ) شتر سوخته ریه . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
محشور. [ م َ ] (ع ص ) مرد مطاع که مردمان به خدمت وی شتابند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
محشور. [م َ ] (ع ص ) حشر کرده شده . برانگیخته شده . (ناظم الاطباء). روز قیامت برانگیخته شده . (غیاث ) (آنندراج ).- محشور شدن ؛ حشر کرده شدن ....
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
علی ناصری
۱۳۹۹/۰۶/۲۵
0
0

آیا واژه محشور که معنیش نوشته مرد مطاع که مردمان به خدمت وی بشتابند،، آیا منظور اینه که شخصی که مردم مطیع وی باشند و به خدمتش بشتابند؟ معنی مرد مطاع چیست؟ و آیا منظور مرد یعنی شخص مذکر؟و نمیشود از جمله ای مثال:انشالله روح (فلان عزیز فوت شده) با روح فاطمه زهرا(ع) محشور بشه؟منظورم اینه،که حضرت زهرا زن بوده و مرد نیست،-


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.