اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

می آلود

نویسه گردانی: MY ʼALWD
می آلود. [ م َ / م ِ ] (ن مف مرکب ) می آلوده . آلوده به شراب :
عیبم بپوش زنهار ای خرقه ٔ می آلود
کان پاک پاکدامن بهر زیارت آمد.

حافظ.


حافظ به خود نپوشید این خرقه ٔ می آلود
ای شیخ پاکدامن معذور دار ما را.

حافظ.


|| مخمور. (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.