میان
نویسه گردانی:
MYAN
میان . (هندی ، اِ) به لغت هندی لفظ تعظیم است چنانکه در ترکی آقا و در پارسی خواجه گویند و در عربی شیخ و در توران «ایشان » و در کشمیر «جو» مثل احمدجو و علی جو یعنی احمدآقا و علی آقا و لغت اهالی کشمیر لغتی است خاص غیر لغتهای هندی . (از انجمن آرا) (از آنندراج ). به لغت هندی به معنی بزرگ باشد که در مقابل کوچک است . (برهان ).
واژه های همانند
۱۹۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۹ ثانیه
میان چقا. [ چ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کاکاوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد، واقع در 30هزارگزی شمال باختری نورآباد با 180 تن سکنه آب آن ...
میان تهی . [ ت ُ ] (ص مرکب ) ۞ کاواک و میان خالی . (ناظم الاطباء). مجوف .مُسَحَّر. (منتهی الارب ). کاواک . اجوف . مجوف . میان خالی . پوک . پوچ ....
میان تنگ . [ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان منصوری بخش مرکزی شهرستان شاه آباد، واقع در 42هزارگزی جنوب خاوری شاه آباد با 170 تن سکنه . آب آ...
میان تنگ . [ ت َ ] (اِخ ) دهی است از بخش اوکو از شهرستان ایلام ، واقع در 3هزارگزی جنوب قلعه دره با 230 تن سکنه . آب آن از رودخانه و راه آن ...
میان تنگ . [ ت َ ] (اِخ ) نام یکی از پاسگاههای مرزبانی و گمرک در بخش سومار شهرستان قصرشیرین ، واقع در 75 هزارگزی جنوب باختری سومار کنار رودخا...
ده میان . [دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از بخش ایذه شهرستان اهواز. واقع در 14هزارگزی شمال باختری ایذه کنار راه مالرو تالنج به شکوری . دارای 11...
طاق میان . (اِخ ) دهی است در چهار فرسنگی مشرق گاوکان .
قصر میان . [ ق َ ] (اِخ ) دهی از دهستان نهرود بخش راین شهرستان بم واقع در 29000 گزی خاوری راین و 12000 گزی باختر شوسه ٔ بم به کرمان . موقع ...
تهی میان . [ ت َ / ت ِ/ ت ُ ] (ص مرکب ) خالی و میان تهی . (آنندراج ). مجوف ومیان خالی . (ناظم الاطباء). رجوع به ماده ٔ بعد شود.
چنگ میان . [ چ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دشت سر بخش مرکزی شهرستان آمل . در 12 هزارگزی خاور آمل و دو هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ آمل به باب...