اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

می بهی

نویسه گردانی: MY BHY
می بهی . [ م َ / م ِ ب ِ ] (اِ مرکب ) می به . شراب به . شراب بهی : هرکه از او (از مشمش = زردآلو) تازه بخورد باید که سرکنگبین انگبین از سر وی بخورد یا می بهی . (الأبنیه عن حقایق الادویه ). و رجوع به می به شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.