اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

میخانه

نویسه گردانی: MYḴANH
میخانه . [ م َ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سرمشک بخش ساردوئیه ٔ شهرستان جیرفت ، واقع در 40هزارگزی باختر ساردوئیه با 110 تن سکنه . آب آن از قنات و چشمه و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
میخانه . [ م َ / م ِ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) جایی که در آن شراب می فروشند و خانه ٔ شراب فروشی و میکده . (ناظم الاطباء). شرابخانه . (آنندراج ). خر...
میخانه . [ م ِ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رابر بخش بافت شهرستان سیرجان ، واقع در 47هزارگزی خاور بافت با 149 تن سکنه . آب آن از چشمه و ...
پیر میخانه . [ رِ م َ / م ِ ن َ / ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پیر میکده : پیر میخانه همی خواند معمائی دوش از خط جام که فرجام چه خواهد بود...
هنگامی که جمعی از دوستان از میخانه ای به میخانه ی دیگر می روند و در هر میخانه مشروب می نوشند. به آن میکده گردی و خرابات روی نیز گفته می شود. معادل ان...
میخانه نشین . [ م َ / م ِ ن َ / ن ِ ن ِ ] (نف مرکب ) آن که مقیم میکده باشد. که در میکده بسر برد : عافیت چشم مدار از من میخانه نشین که دم از...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.