اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

میخ کن

نویسه گردانی: MYḴ KN
میخ کن . [ ک َ ] (نف مرکب ) میخ کننده . که میخ را از جای خویش بکند. برآرنده ٔ میخ از جای :
یابوی ریسمان گسل میخ کن ز من
مهمیز کله تیز مطلا از آن تو.

وحشی .


نمی گشت اگر میخکن روز کین
نفس کش نمی داشت گاو زمین .

نورالدین ظهوری .


|| (اِ مرکب ) آلت برآوردن میخ . میخ کش .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.