اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

میراث گیر

نویسه گردانی: MYRʼṮ GYR
میراث گیر. (نف مرکب ) میراث گیرنده . میراث ستان . ارث بر. وارث :
میراث گیر کم خرد آید به جستجوی
بس گفتگوی بر سر باغ و دکان شود.

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.