اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

میش چشم

نویسه گردانی: MYŠ CŠM
میش چشم . [ چ َ ] (ص مرکب ) دارای چشمانی چون چشم میش به هیأت و رنگ . که چشمانی میشی رنگ دارد. (یادداشت مرحوم دهخدا). آن که چشم وی مانند چشم میش سیاه خاکستری رنگ بود. (از ناظم الاطباء). اشهل . (دهار) (نصاب الصبیان ) (مجمل اللغة) (زمخشری ) (یادداشت مؤلف ) (مهذب الاسماء). شهلا. (دهار) (نصاب الصبیان ) (یادداشت مؤلف ) (مهذب الاسماء): رجل اشهل ؛ مرد میش چشم . (منتهی الارب ). || احمق و ابله و نادان . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.