میلاء
نویسه گردانی:
MYLAʼ
میلاء. [ م َ ] (ع ص ) مؤنث امیل ، زن کج و خمیده در خلقت . (ناظم الاطباء). || نوعی از دستار بستن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || نوعی از شانه کردن . (ناظم الاطباء). نوعی از شانه کردن که عقاص در آن ممکن نباشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ): ممیلات ؛ زنان که در رفتن سرین و دوش را می جنبانند یا آنکه دیگران را شانه میلاء می کند. (منتهی الارب ). || ناقه ٔ خمیده کوهان . || ریگ توده ٔ ستبر و دفزک . || درخت بسیارشاخ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
میلا. (اِ) قسمی مرغابی . (یادداشت مؤلف ).
میلع. [ م َ ل َ ] (ع ص ) اسب تیزرو. (از منتهی الارب ، ماده ٔ م ل ع ) (ناظم الاطباء). || شتر ماده ٔ تیزرو. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اش...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.