گفتگو درباره واژه گزارش تخلف نات نویسه گردانی: NAT نات . (ع اِ) مردم . (منتهی الارب ). ناس . (معجم متن اللغة). مردم ، لغتی است در ناس . (ناظم الاطباء) ۞ . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه واژه معنی نأت نأت . [ ن َءْت ْ ] (ع مص ) نالیدن ، یا نالیدن بلندتر از انین . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). نهت . (معجم متن اللغة). نئیت . (المنجد). || ح... جان نات جان نات . (اِخ ) ۞ یکی از دانشمندانی است که پاره ای ازاشعار حافظ را به انگلیسی ترجمه کرده است . وی در سال 1787 م . متولد شده است . (از ... بادام زمینی پی نات آراشید بادامزمینی یا پستهشامی (همچنین بادامکوهی یا پستهزمینی) ، نام بوته و میوهای با نام علمی Arachis hypogaea است. این گیاه بومی آمریکای جنوبی است و از... نعت نعت . [ ن َ ] (ع اِ) صفت . (از اقرب الموارد) (آنندراج ). نشان . (مهذب الاسماء) (السامی ). نشانه . نشانی .(یادداشت مؤلف ). وصف . توصیف . ج ، نعوت ... نأط نأط. [ ن َءْطْ ] (ع مص ) نئیط. زفیر برآوردن . (از معجم متن اللغة) (از اقرب الموارد). نعط نعط. [ ن ُ ع ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ ناعط. رجوع به ناعط شود. حرف نعت حرف نعت . [ ح َ ف ِ ن َ ] (ترکیب اضافی ، اِمرکب ) حرف صفت . اداة توصیف . رجوع به حرف صفت شود. نعت خوان نعت خوان . [ ن َ خوا / خا ] (نف مرکب ) مدیحه خوان . ثناگوی . نعت خوانی نعت خوانی . [ ن َ خوا / خا ] (حامص مرکب ) نعت گوئی . مدیحه خوانی . مداحی . عمل نعت خوان . نعت کردن نعت کردن . [ ن َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) توصیف و تعریف کردن . ستایش کردن : مکن نعتش بدانگونه که ذاتش منفعل گرددچنان کز کمترین قصدی بگاه فعل... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود