ناخن  در سینه  شکستن . [ خ ُ دَ ن َ 
/ ن ِ ش ِ ک َ ت َ ] (مص  مرکب ) تصرف  کردن  در مزاج .(بهار عجم ) (آنندراج ).  ||  تحمل  آزار کردن . رنج  بردن . سختی  کشیدن . تحمل  ناملایم  کردن . رجوع  به  ناخن  در سینه  زدن  و ناخن  به  دل  زدن  شود 
: در سینه  کلیم  اینهمه ناخن  که  شکستیم 
از کار دل  خود گره  غم  نگشادیم .
کلیم  (از بهارعجم  و آنندراج ).