ناراحت
نویسه گردانی:
NARʼḤT
ناراحت . [ ح َ ] (ص مرکب ) در تداول ، ناآرام . بی آرام . که آرام و مطیع نیست . آشوب طلب . فتنه انگیز. طاغی . سرکش که آشوب و بلوا به پا می کند. شرانگیز. که آرام نمی گیرد. || که در آن راحت و آسایش نیست . که در آن نمی توان راحت بود: جای ناراحت . لباس ناراحت .
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
ناراحت شدن . [ ح َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) در تداول ، عصبی شدن .برآشفتن . || به زحمت افتادن . ملول شدن .