اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نارون

نویسه گردانی: NARWN
نارون . (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بهرآسمان بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت در 22هزارگزی جنوب غربی ساردوئیه و 14هزارگزی راه مالرو بافت به ساردوئیه واقع است و 40 نفر سکنه دارد که از طایفه کوهستانی هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ص 406).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
نارون . [ نارْ وَ ] (اِ) ناروان . (برهان قاطع). درختی است بغایت خوش اندام و پربرگ و سایه دار. (غیاث اللغات ) (از جهانگیری ). درخت بسیارسایه اس...
نارون . [ رَ وَ ] (ص ) نرم و صاف و مهره دار. || تر و تازه . || (اِ) شاخه ٔ بلند و افراشته از درخت که باد آن را می جنباند. || درخت ناغ . ...
نارون . (اِخ ) معرب نرون : ثم ملک بعده نارون بن قلوذیس قیصر ثلاث عشرة سنة. (عیون الاخبار ج 1 ص 73). رجوع به نرون شود.
نارون . [ وَ ] (اِخ ) نام بیشه ای در مازندران نزدیک بیشه ٔ تهمیشه . (ناظم الاطباء). نام بیشه ای در دارالمرز نزدیک به بیشه ٔ تهمیشه مشهور به ...
نارون . [ وُ ] (اِ مرکب ) ناربن . درخت انار. (ناظم الاطباء). درخت انار. (برهان قاطع). نارون بضم واو مبدل ناربن است که درخت انار باشد. (غیاث ...
نارون . (اِخ ) دهی است از دهستان گوشه بخش خاش شهرستان زاهدان . در 48هزارگزی شمال خاش و 2هزارگزی مشرق جاده شوسه ٔزاهدان به خاش در منطقه...
بیشه ٔ نارون . [ ش َ ی ِ نارْ وَ ](اِخ ) نام محلی بوده در تبرستان که در عهود قدیم آنرا بیشه ٔ تمیشه میگفته اند. (انجمن آرا) : که از بیشه ٔ نا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.